به گزارش شهرآرانیوز، سفرهای را درنظر بگیرید که برای ۴ نفر در آن غذا وجود دارد. ۵ نفر به زحمت و ۶ نفر به سختی میتوانند دور این سفره بنشینند و غذا بخورند. تصور اینکه ۴۰ نفر دور این سفره بنشینند، محال به نظر میرسد؟ اما اتفاق افتاده است! میزان مصرف آب در نقاط مختلف کشور از جمله مشهد، تهران و اصفهان بیشتر از میزان آبی است که به صورت تجدیدپذیر از طریق باران وارد حوضههای آبریز میشود. در نتیجه در چند دهه اخیر در اغلب مناطق کشور سراغ تأمین آب بیشتر از طریق سدسازی رفتیم؛ اما حالا سدهای خالی به ما ثابت کردهاند که نگاه سازهای به مدیریت آب، یک سیاست شکستخورده است.
مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در تازهترین گزارش خود از این حوزه اعلام کرده است جریان ورود آب به ۹۸ درصد سدهای در حال بهرهبرداری کشور از زمان ساختشان تاکنون بین ۳ تا ۹۴ درصد کاهش یافته است.
بهعنوانمثال میانگین بلندمدت درصد پری مخزن سد لار در حوضه خزر در ۳۷ سال گذشته فقط ۱۱ درصد بوده است. علاوه بر این بیش از ۸۱ درصد از طول دوره بهرهبرداری از این سد، حجم ذخیره مخزن حداکثر برابر ۲۰ درصد بوده است.
از عمدهترین دلایل در پیشآمدن شرایط کنونی برای سدهای در دست بهرهبرداری کشور، کاهش جریانهای ورودی به مخازن به علت کاهش بارندگی (بهعنوان بارزترین پیامد تغییرات اقلیمی) و افزایش دخالتهای عمدتا نامطلوب انسانی در بالادست آنهاست.
نتایج گزارش نشان میدهد که سهم خالص پروژههای سدسازی از کل بودجه فصل منابع آب (به جز سالهای ۹۵ و ۴۰۱) همواره روند افزایشی چشمگیری داشته است. به طوری که در سال ۱۴۰۰ این مقدار به ۳۸.۲ درصد کل بودجه منابع آب و ۶.۱ درصد از کل بودجه کشور رسیده است.
اکنون که تشت رسوایی نگاهسازهای با رویکرد سدسازی به زمین خورده، لازم است که در پروژههای سدسازی دردستمطالعه و در حالساخت بازنگری شود.
تا رویکارآمدن دولت سازندگی در سال۱۳۶۸، فقط ۱۳ سد در ایران احداث شده بود، اما پس از آن و فقط در سال ۱۳۷۴، ۴۶ سد در ایران ساخته شد. «نهضت سدسازی» با هدف کنترل و مهار آبهای سطحی، آبرسانی به مناطق محروم و تأمین آب و برق مورد نیاز ایران پس از جنگ هشتساله با عراق پاگرفت. پروژههای سدسازی در سالهای پس از انقلاب و به ویژه پس از جنگ به یکی از مظاهر توسعه ایران تبدیل شد. یک مقایسه نشان میدهد درحالیکه پیش از انقلاب فقط ۱۳ سد در ایران به مرحله بهرهبرداری رسیده بود، در سالهای پس از انقلاب شمار سدهای بهرهبرداریشده به عدد ۱۷۲ سد رسید. هر چند مجموعه این پروژههای تأمین آب به ساخت و افتتاح بسیاری از بزرگترین سدهای ایران منجر شد، اما به واقع فاقد شاخصهای توسعه پایدار بود. بازبینیهای علمی و پژوهشهای جغرافیایی و هیدرولیکی نشان میدهد که دلیل بسیاری از مشکلات تقسیم و تخصیص سهم آب کشاورزی، کمجانی ورودی تالابها و مشکل آبرسانی باکیفیت به شهرها، از قضا همین ساختوساز سدها بوده است؛ سدهایی که گریبان ساکنان بالادست و پاییندست رودهای خشکیده را گرفته است.
واقعیت آن است که طی چند دهه اخیر ایران مدام بهدنبال تأمین اب بیشتر حرکت کرده است. این درحالی است که فرهنگ زیست اجداد ما در ایران عزیز بر پایه قنات و قناعت بوده است. ما باید به اندازه داشتههایمان خرج کنیم. سیاست افزایش تأمین منابع آب از طریق سدسازی یا انتقال آب، یعنی فرونشست زمین، شورشدن آب و خاک ایران و نابودی زیرساختهای کشور و این سیاست محکوم به شکست است.